** به وب سایت من وعشقم خوش‌آمدید **

** پسری متوجه شد که 5 دقیقه دیگر میمیرد **
پسری متوجه شد که 5 دقیقه دیگر میمیرد
این پیام را نوشت:"
من میروم، با من میای؟"
و
یکی برای دوستش و یکی برای دوست دخترش فرستاد ...
بعد 2دقیقه دوست دخترش جواب داد:
من گیرم! کجا میخوای بری؟ نمیتونم بیام، تنها برو عزیزم ... ...
پسرک قلبش بیشتر درد گرفت
2 ثانیه بعدش ...
دوستش پیام داد که؛ نامرد کجا میری بدون من؟ دهنت سرویسه اگه بری... واسا من اومدم ...
پسرک خندید و چشمانش را بست و بعد از چند ثانیه قلبش گرفت و مرد.
آره داداشم، هیچ وقت رفیقتو به جنس مخالف نفروش ...

♥♥ســـــلـــــــــآمـــــــــتـــــــی همــــــه رفــیــقــایــه بـــا مـــرام♥♥
 

نويسنده : Reza&Elahehnaz


** ** نجوای عاشقانه هایم **
نجوای عاشقانه هایم...
نباید که فراموش کنی همه چیز ها
 
عطر صورتم را
 
گرمی دستانم را
 
نباید فراموش کنی که تنها من بودم که
 
در تمام آن ساعت ها
 
دستانت را می فشردم
 
و تو
 
کنار می زدی موهایم را
 
از روی صورتت
 
دست میکشیدی به گونه هایم
 
و صدایت را به گوش هایم نوید می دادی
 
دکمه های آغوشت را باز می کردم
 
گوش می سپردم به نجوای قلبت
 
صدای قلب تو
 
و موهای مجعد من
 
صدای نفس هایمان
 
تنها کلامی بود
 
که بینمان مبادله می شد

نويسنده : Reza&Elahehnaz


** باید کاری کنی عشقم **
دلم تنگه مثل ابرای تیره
توی حسی مثل زندون اسیره
تو از احساس من چیزی نمیدونی
که داری بی خودی منو می رنجونی
یه امشب جای من باش
جای اونی که چشماش
به در خشک شد ولی عشقش نیومد
یه امشب همسفر باش
مثل من دربه در باش
جای اون که به دنیا پشت پا زد
باید کاری کنی آروم بگیرم
باید یک لحظه دستاتو بگیرم
باید برگردی امشب باز به این خونه
باید این لحظه ها یادت بمونه
یه امشب مال من باش
مال مردی که دستاش
به جز دست تو همراهی نداره
بذار یادت بیارم
چجوری بی قرارم
دل من غیر تو راهی نداره..
من از تو یاد گرفتم تمام زندگیمو
حالا با کی بگم این قصه ی وابستگیمو
رو دوش کی بذارم یه دنیا خستگیمو..
باید کاری کنی تو
که باز مثل قدیما
به هم خیره بشن چشمای خیس و اشکی ما
همین امشب که تنهام
باید برگردی اینجا..
باید کاری کنی آروم بگیرم
باید یک لحظه دستاتو بگیرم
باید برگردی امشب باز به این خونه
باید این لحظه ها یادت بمونه
یه امشب مال من باش
مال مردی که دستاش
به جز دست تو همراهی نداره
بذار یادت بیارم
چجوری بی قرارم
دل من غیر تو راهی نداره..

نويسنده : Reza&Elahehnaz


** انرژی عشق **
سلام دوستان امروز صبح بیدارشدم کلی استرس داشتم خدایا به حق این روز عزیزت که به دنیا آمده ام روزمو با خوبی وخوشی و بدون استرس امتحان تمام کن باید بدون عشقم برم برخلاف بقیه دوستانم تنها با خواهرم برم سر جلسه که برام دعاکنه
خلاصه دو سه لقمه صبحانه با چایی شیرین خوردم وتا ساعت 10 صبح هی راه می رفتم و ناخنمو مثل بچگیم می خوردم که نکنه من الهه عاشق قبول نشم خلاصه ده و نیم راه افتادم ساعت 12 خونه خواهرم بودم از شانس بدمن نتونست بامن بیاد من هم ناچار با مادرم رفتم تا با استرس وارد دانشگاه شدم اوه اوه یک ونیم ظهر بود همه دخترو پسرها داشتند لحظه آخر خودشون خفه می کردند منم مثل اینها نمونه سوالات خواندم رأس2 بود وارد سرجلسه شدم دوباره دلشوره آمد سراغم قلبم تند تند می زد اما عشقم تو ذهنم آمد منو آروم کرد برگه ها گذاشتند با خونسردی به تک تک سوالات که آسون بود جواب دادم اما انقدر سرم گرم ورقه بود آخرین نفری بودم از جلسه خارج شدم همون جا تو راه از خدا و عشقم ممنون شدم نمی دانم انقدر دوستش دارم اون هم حس منو داره یا حرفهاش و وعده هاش الکیه خدایا خودت به جوانیم رحم کن منو از این دنیا ظالم نجات بده  امدم خونه نماز ودعا خواندم الهی همه به آرزوهای قشنگشون برسن و خوشبخت بشن حتی من و عشق گلم دوست دارم دنیای منی تا خاطره ی بعد به درورد همه گل های من و عشق نازم  آرامبوسه

نويسنده : Reza&Elahehnaz


** در این زمانه فقط خدا و عشقت می مونن **

 

بیا که دل به سودای تو دادم
قسم به قد و بالای تو دادم
ندارد این جهان تا به غم تو
ندارد این جهان تا به غم تو..
من عمرم را به غم ها ی تو دادم
من عمرم را به غم ها ی تو دادم..
در این زمانه خدا می دانه
عاشقی می مانه و عاشق نمی مانه
در این زمانه خدا می دانه
عاشقی می مانه و عاشق نمی مانه..
آتش قلبم کُشتی به سردی
تو یک نگاهه سویم نکردی
عمرم به تو بگذشت یار جانانه
آه و فقان دارم از این زمانه..
عمرم به تو بگذشت یار جانانه
آه و فقان دارم از این زمانه..
در این زمانه خدا می دانه
عاشقی می مانه و عاشق نمی مانه
در این زمانه خدا می دانه
عاشقی می مانه و عاشق نمی مانه

نويسنده : Reza&Elahehnaz